fuddles، گیج کردن، سردرگم وهاج وواج کردن، دائم الخمر بودن
افسانه ها، کمانچه، ویولن، کار بیهوده کردن، ویولن زدن، زرزر کردن
fiddlies
fuddled، گیج کردن، سردرگم وهاج وواج کردن، دائم الخمر بودن
فودل، گیج کردن، سردرگم وهاج وواج کردن، دائم الخمر بودن
فودل ماهی
befuddles، گیج کردن، مست کردن، سرمست کردن