چفللغتنامه دهخداچفل . [ چ َ ف َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان لفسجان بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که در 6 هزارگزی باختر لاهیجان ، کنار راه شوسه ٔ سیاهکل واقع است . جلگه ای و مرطوب است با هوای معتدل که 366 تن سکنه دارد. آبش از سفی
حفوللغتنامه دهخداحفول . [ ح َ ] (ع ص ) (نعت فاعلی ) ناقة حفول ؛ ناقه ٔ بسیار شیر در پستان . (از اقرب الموارد).
حفوللغتنامه دهخداحفول . [ ح َ وَ ] (ع اِ) درختی است مانند درخت انار ثمر آن مانندآلو و تلخ باشد و آنرا خورند. (از اقرب الموارد).
fusiliersدیکشنری انگلیسی به فارسیfusiliers، هنگ تفنگداران ارتش انگلیس، تفنگدار، سربازی که تفنگ چخماقی داشت
fusiliersدیکشنری انگلیسی به فارسیfusiliers، هنگ تفنگداران ارتش انگلیس، تفنگدار، سربازی که تفنگ چخماقی داشت