fuzzle
اشباع، شکست، وزوز، کوشش مذبوحانه، زه زدن
خفه شدن
foozle، ضربت نادرست، با خام دستی زدن، بد زدن، سرهم بندی کردن، بد ساختن
fissle
فضای سبز
bumfuzzle