چپپاgoofy footer, goofyواژههای مصوب فرهنگستانتختهبرفسُری که برخلاف معمول، پای راست خود را در جلوی تختهبرف و پای چپ را در عقب آن قرار میدهد
پیغولغتنامه دهخداپیغو. [ پ َ ] (اِخ ) (ملک کمال الدین ) عوفی در لباب الالباب آرد: «الملک المعظم پیغو ملک . در نوبت ایالت او اهل مرغینان و کاشان با عیشی تن آسان بودند و او پادشاهی بود که هم قوت فضل داشت و هم فضل قوت ، آسمانی بر زمین و آفتابی در زین . اشعار او مدون است و دیوان شعر او با صغر حجم
پیغولغتنامه دهخداپیغو. [ پ َ ] (اِخ ) پیکو. نام ولایتی مشهور. (برهان ). نام قسمتی از ترکستان . || نام هرکه پادشاه ولایت پیغو شود. (برهان ). پیغو مصحف یبغوست چه صورت دیگر آن جبغو باشد و ی با ج بدل شود چون جغرات و یغورت و دجله و دیله و یبغو بمعنی پادشاه قسمتی از ترکستان است :</
چراغکارrigging gaffer, rigger 2واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئول پیاده کردن طرحهای نوری سربرقکار و استقرار چراغها یا ساختن واحدهای نوری یا تهیۀ وسایل نوری مورد نیاز سرصحنه است
لغزشدیکشنری فارسی به انگلیسیblame, coast, erroneous, error, fallacy, gaffe, inaccuracy, inexactitude, lapse, mistake, skid, slide, slip, slippage, stumble