امدادگر، قمار کردن، شرط بندی کردن
قمار، قمار کردن، شرط بندی کردن
قمار باز
ambled، راهوار بودن، یورغه رفتن
گیمر سابق
مونتاژ، مجتمع، مجموع
ungambled
رامبلد
overgambled