gamiestدیکشنری انگلیسی به فارسیغم انگیز، اهل حال، با جرات، پراز شکار، بد بو، چاشنی زده، افتضاح اور، فاسد
غمةلغتنامه دهخداغمة. [ غ َم ْ م َ ] (ع ص ) لیلة غمة؛ شب سخت گرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شب گرم یا غم انگیز. (از اقرب الموارد).