دروازۀ امدادcrash gateواژههای مصوب فرهنگستاندروازهای در پیرامون فرودگاه که گروههای امداد و آتشنشانی و بررسی سانحه میتوانند از آنجا خود را بهسرعت به هواگَرد سانحهدیده برسانند
فرایند کراسKraus processواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند لجن فعال که در آن لجناب هاضم بیهوازی پس از هوادهی به حوض هوادهی اضافه میشود؛ در این روند قابلیت تهنشینی لجن افزایش مییابد و از نیترات بهعنوان منبع اکسیژن استفاده میشود
crashدیکشنری انگلیسی به فارسیتصادف در، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، سقوط کردن، درهم شکستن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن، تصادم کردن، خرد کردن