slingدیکشنری انگلیسی به فارسیزنجیر، فلاخن، رسن، قلاب سنگ، بند، تسمه تفنگ، پرتاب کردن، انداختن، پراندن
ظرفیت ژلهای شدنgelling capacityواژههای مصوب فرهنگستانیکی از خواص کارکردی مواد که بیانگر توانایی آنها در تبدیل شدن به ژله است
عامل ژلهای شدنgelling agentواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزودنی که باعث تشدید فرایند ژلهای شدن میشود