جنسیت
داشتن یا ساختن تمایزهای جنسیتبنیاد متـ . جنسیتنگر
دلپذیر، گران کردن، عزیز داشتن
مانع شد، مانع شدن، پاگیرشدن، بازمانده کردن، بتاخیر انداختن، منع کردن
مانع
گرسنگی
transgendered
غیرقابل تحمل است
unengendered
تولدت مبارک، بوجود امدن، تولید نسل کردن، ابستن شدن، ایجاد کردن