25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
glint
glints
لمعان
رخشاندن
رخشانیدن
درخشانیدن
بیشتر بدانید
unforewarned
encumbrances
استرعاء
intercirculating
متجانس
اغلب
جستوجوی دقیق
glinting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشش، درخشیدن، تابانیدن، تابیدن، درخشانیدن