goreدیکشنری انگلیسی به فارسیگور، خون، تکه سه گوش، خون بستهو لخته شده، زمین سه گوش، شاخ زدن، سه گوش بریدن، با شاخ زخمی کردن، سوراخ کردن
ردة بارچینیstowage categoryواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از ردههایی که مطابق با گروه بستهبندی و آییننامة کالای خطرناک در شناور جانمایی و بارچینی میشود
ردۀ دسترسیaccess categoryواژههای مصوب فرهنگستانطبقهای که کاربر یا برنامه یا فرایندی که از منابع مجاز استفاده میکند در آن قرار میگیرد