دستور زبانgrammarواژههای مصوب فرهنگستان1. شاخهای از مطالعات زبانی و زبانشناختی شامل صرفونحو 2. نظامی که براساس آن تکواژها و واژههای زبان برای تشکیل جمله سامان مییابند 3. توصیفی از نظام جملهها و سازههای آن به شکل مجموعهای از قواعد متـ . دستور 1
دستور زایشی- گشتاریgenerative transformational grammar, transformational grammar, transformational generative grammarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دستور صوری و نحوبنیان که در آن برای اشتقاق جمله از قاعدههای ساخت گروهی و قاعدههای گشتاری استفاده میشود متـ . دستور گشتاری
دستور تجویزیprescriptive grammar, normative grammarواژههای مصوب فرهنگستاندستوری که بهجای توصیف وضعیت واقعی زبان به تجویز صورتهایی میپردازد که صحیح پنداشته میشوند
دستور جملهبنیادsentence grammarواژههای مصوب فرهنگستاندستوری که جمله را بزرگترین واحد بررسی خود فرض میکند