خوشخدمتی سیاسیpolitical gratitudeواژههای مصوب فرهنگستانخدمتی که فردی در عالم سیاست برای دیگری به امید دریافت پاداشی در آینده انجام میدهد متـ . خوشخدمتی
سپاسگزاریدیکشنری فارسی به انگلیسیappreciation, gratitude, obeisance, thank-you, thanksgiving, tribute
سپاسدیکشنری فارسی به انگلیسیappreciation, gratitude, merci, testimonial, thank-you, thanks, thanksgiving, tribute, veneration
خوشخدمتی سیاسیpolitical gratitudeواژههای مصوب فرهنگستانخدمتی که فردی در عالم سیاست برای دیگری به امید دریافت پاداشی در آینده انجام میدهد متـ . خوشخدمتی