پویایی گروهیgroup dynamicsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ رفتارهای خودآگاهانه و ناخودآگاهانهای که در میان افراد یک گروه یا در میان گروهها در خلال تعاملاتشان رخ میدهد
groupدیکشنری انگلیسی به فارسیگروه، غند، دسته، انجمن، جمعیت، جمع شدن، گروه بندی کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن
groupدیکشنری انگلیسی به فارسیگروه، غند، دسته، انجمن، جمعیت، جمع شدن، گروه بندی کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن