guaranteesدیکشنری انگلیسی به فارسیتضمین می کند، ضمانت، ضامن، تعهد، وثیقه، عهده، سپرده، ضامن دادن، ضمانت کردن، تعهد کردن، عهده دار شدن، عهد کردن