خلیطیلغتنامه دهخداخلیطی . [ خ ُل ْ ل َ طا ] (ع ص ) فضول . خبرپرس . منه : اًنه لقیطی خلیطی ؛ یعنی او پرسش کننده ٔ اخبار است تا بدانها نمامی کند. (ناظم الاطباء).
خلیطیلغتنامه دهخداخلیطی . [ خ ِل ْ لی طا ] (ع اِ) آمیزش کننده . (منتهی الارب ). منه : ما لهم خلیطی ؛ یعنی نیست مر آنها را آمیزش کننده ای . (ناظم الاطباء).