پیوند خفانشیchoke jointواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای اتصال دو مقطع موجبَر که در آن، بدون وجود پیوستگی فلزی در سطوح داخلی دو بخش موجبَر، انتقال انرژی صورت میگیرد
handselدیکشنری انگلیسی به فارسیدست چپ، رونما، فال، شانس، هدیه، پول، دشت اول صبح، پیش قسط، بیعانه دادن، عیدی دادن، رونما دادن، دشت کردن
handselدیکشنری انگلیسی به فارسیدست چپ، رونما، فال، شانس، هدیه، پول، دشت اول صبح، پیش قسط، بیعانه دادن، عیدی دادن، رونما دادن، دشت کردن
رأی با دستvote by show of hands, show of handsواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رأی شمارشی که در آن رأیدهندگان با بالا بردن دست نظر موافق خود را اعلام میکنند