hangingدیکشنری انگلیسی به فارسیحلق آویز، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده، اویز، در حال تعلیق، معلق، اویزان، مستحق اعدام، فروهشته
لولای سکانrudder braces, rudder hangings, rudder ironsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ پایۀ لولای سکان و خار لولای سکان