25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
stiffen
stiffened
toughening
rigid
hardpans
hardpan
بیشتر بدانید
منطاد
frogfishes
mayhem
پیار
محاسنی
مشال
جستوجوی دقیق
hardboiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hardboiled، سخت جوشیده، زیاد سفت شده، سفت پز، سرسخت وخشن، سفت