دهانهپوشhatchway screenواژههای مصوب فرهنگستانپوششی از جنس برزنت یا الیاف که بر روی دهانة انبار میاندازند
تور دهانة انبارhatchway nettingواژههای مصوب فرهنگستانتوریای بر روی دهانة انبار برای تهویه و جلوگیری از سقوط افراد به درون انبار
دهانة انبارhatchway, hatch 1, hatch openingواژههای مصوب فرهنگستاندهانهای عموماً چهارگوش در عرشة اصلی کشتی برای دسترسی به بخشهای پایینی کشتی متـ . دهانه ۳
درِ انبارhatch cover, hatchway cover, hatch 2واژههای مصوب فرهنگستاندر چوبی یا فلزی برای پوشاندن دهانه و جلوگیری از نفوذ آب به انبار شناور
تیرک دهانهhatch beam, hatchway beam, hatch web, bridle beamواژههای مصوب فرهنگستانهریک از تیرکهایی که در عرض دهانة انبار نصب میشود و از آن برای نگه داشتن تکههای درِ انبار استفاده میکنند
دهانهپوشhatchway screenواژههای مصوب فرهنگستانپوششی از جنس برزنت یا الیاف که بر روی دهانة انبار میاندازند
تور دهانة انبارhatchway nettingواژههای مصوب فرهنگستانتوریای بر روی دهانة انبار برای تهویه و جلوگیری از سقوط افراد به درون انبار
دهانة انبارhatchway, hatch 1, hatch openingواژههای مصوب فرهنگستاندهانهای عموماً چهارگوش در عرشة اصلی کشتی برای دسترسی به بخشهای پایینی کشتی متـ . دهانه ۳
دهانهدیکشنری فارسی به انگلیسیgap, hatchway, intake, issue, mouth, nozzle, opening, orifice, yawn, throat