متنفر بود، منفور
متوقف شد، عجله کردن
سرماخوردگی، ادم بی پروا، ادم شتابکار، ادم عجول
آتات
داغ داغ، داغ کردن یا شدن
خدمتکار
انحصاری
متافسفات شده
بیش از حد
فسفاته