کمربندهای وان آلنVan Allen beltsواژههای مصوب فرهنگستاندو کمربند تابشی، دورتادور زمین، حاوی ذرات باردار به دامافتاده
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
کمربند تابش وانآلِنVan Allen radiation beltواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کمربندهای تابشی یونی قوی در فضای پیرامون زمین که از ذرات باردار انرژی بهدامافتاده در میدان زمینمغناطیسی تشکیل شده است
حملونقل بافهایcable haulingواژههای مصوب فرهنگستانانتقال چوب از عرصه به انبارگاه بهوسیلۀ مجموعهای از دوّارها و بافهها و قرقرهها متـ . حملونقل کابلی
حملونقل زمینیground haulingواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ عملیات بارگیری و انتقال از انباشتگاه تا محل مصرف که با وسایل نقلیۀ جادهای صورت میگیرد
حملونقل عرضیcross haulingواژههای مصوب فرهنگستانبار کردن گِردهبینهها به کامیون ازطریق غلتاندن آنها از یک شیبراهۀ بارگیری بهوسیلۀ بافهها یا زنجیرهایی که یک سر آنها به کامیون و سر دیگر به دور تنۀ گِردهبینه و دوّار وصل شده است
حملونقل چوبhauling, haulage, timber transportation, wood transportationواژههای مصوب فرهنگستانحملونقل ماشینی فراوردههای چوبی جنگل از انبارگاه تا مراکز مصرف
overhaulingدیکشنری انگلیسی به فارسیتعمیرات اساسی، پیاده کردن، سراسر بازدید کردن، پیاده کردن و دوباره سوار کردن
حملونقل بافهایcable haulingواژههای مصوب فرهنگستانانتقال چوب از عرصه به انبارگاه بهوسیلۀ مجموعهای از دوّارها و بافهها و قرقرهها متـ . حملونقل کابلی
حملونقل زمینیground haulingواژههای مصوب فرهنگستانکلیۀ عملیات بارگیری و انتقال از انباشتگاه تا محل مصرف که با وسایل نقلیۀ جادهای صورت میگیرد
حملونقل عرضیcross haulingواژههای مصوب فرهنگستانبار کردن گِردهبینهها به کامیون ازطریق غلتاندن آنها از یک شیبراهۀ بارگیری بهوسیلۀ بافهها یا زنجیرهایی که یک سر آنها به کامیون و سر دیگر به دور تنۀ گِردهبینه و دوّار وصل شده است