offencesدیکشنری انگلیسی به فارسیجرایم، حمله، توهین، گناه، اهانت، تجاوز، قانون شکنی، بزه، رنجش، لغزش، یورش، هجوم، تقصیر، دلخوری
offensesدیکشنری انگلیسی به فارسیجرایم، حمله، توهین، گناه، اهانت، تجاوز، قانون شکنی، بزه، رنجش، لغزش، یورش، هجوم، تقصیر، دلخوری