shellingدیکشنری انگلیسی به فارسیگلوله، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، پوست کندن از، مغز میوه را دراوردن
پوستهشدنshellingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از عیوب ریل که بهصورت جداشدن ورقههای فلزی از سطح کلاهک ریل به چشم میخورد