حبوضلغتنامه دهخداحبوض . [ ح ُ ] (ع مص ) حبوض حق ؛ باطل شدن آن . || حبوض ماء رکیة؛ کم شدن آب چاه . (از منتهی الارب ).
حبوطلغتنامه دهخداحبوط. [ ح ُ ] (ع مص ) حبط در تمام معانی . باطل شدن . (ترجمان جرجانی ) (منتهی الارب ). باطل شدن کار. (دهار) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). باطل شدن ثواب و عمل . باطل و ناچیز شدن ثواب و عمل . (صراح ) (غیاث ).