homeliestدیکشنری انگلیسی به فارسیhomeliest، ساده، زشت، مثل خانه، بد گل، خودمانی وصمیمانه، فاقد جمال، فروتن
homelessدیکشنری انگلیسی به فارسیبی خانمان، بی مسکن، دربدر، غریب، خانه بدوش، اواره، بی مکان و منزل، سر گردان