25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
زهدانبَرداری
زهدانراهدوزی
بازسازی زهدانراه
surgery
surgeries
جراحة
بیشتر بدانید
aphorisms
خنه – زن
fratching
حاجت افتادن
azimuth
نعام
جستوجوی دقیق
hysterectomize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیز کردن، بوسیله عمل جراحی زهدان را در اوردن
جستوجوی همآوا
hysterectomizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیز
hysterectomized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیست
جستوجوی همآغاز
hysterectomizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیز
hysterectomized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیست