iconواژهنامه آزادنگارک. به چَمِ (معنیِ) نگاره ای کوچک بر روی نمایشگرِ رایانه که نمایندۀ چیز یا برنامه ای است.
حقنلغتنامه دهخداحقن . [ ح َ ] (ع مص ) حقنه کردن . (منتهی الارب ). اماله کردن . (اقرب الموارد). || بازداشتن . نگاه داشتن . (منتهی الارب ). واداشتن بول و خون از ریختن و شیر از وعاء. (تاج المصادر بیهقی ). نگاه داشتن بول و مانند آن . بازداشتن و بند کردن چیزی را از خروج . (کنز از غیاث ). واداشتن