مرحلۀ خوشهدهیheading stage, heading timeواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از نمو غلات که در آن خوشه شروع به بیرون آمدن از غلاف خود میکند
حدملغتنامه دهخداحدم . [ ح َ دَ / ح َ ] (ع مص ) گرم کردن . (تاج المصادر بیهقی ). سوختن آتش . || گرمی سخت . حدم نار؛ سختی احراق آتش و گرمی آن . (منتهی الارب ). سختی گرمای خورشید. (معجم البلدان ). و برای مقایسه ٔ این کلمه با حمد و مدح و ارتباط این ریشه ها که مق
حذملغتنامه دهخداحذم . [ ح َ ] (ع مص ) بریدن . (زوزنی ). || بشتاب خواندن . (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). حذم در قرائت ؛ بشتاب و تند خواندن . || بشتاب رفتن . تند رفتن . سبک رفتن . (منتهی الارب ).