مصورساز فیلمنامهproduction illustratorواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئول تصویرسازی از روی فیلمنامۀ نمابندیشده است
نشان دهندهدیکشنری فارسی به انگلیسیdemonstrative, demonstrator, indicative, illustrative, illustrator, indication, indicator, representative
مصورساز فیلمنامهproduction illustratorواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئول تصویرسازی از روی فیلمنامۀ نمابندیشده است