imageryدیکشنری انگلیسی به فارسیتصاویر، تصورات، شبیه سازی، صنایع بدیعی، تشبیه ادبی، مجسمه سازی، شکل و مجسمه
تصویر فروسرخinfrared imagery, IR imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که بخشی از طیف کاهَنربایی (electromagnetic) را ثبت میکند که بین انتهای سرخ طیف مرئی و تابش ریزموج قرار دارد
تصور طبقاتیclass imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصوری که افراد یک طبقۀ اجتماعی از خود یا از افراد دیگر طبقات اجتماعی دارند
تصویر گرماییthermal imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که تنها پرتوهای بازۀ فروسرخ گرمایی را ثبت میکند
تصویر فروسرخinfrared imagery, IR imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که بخشی از طیف کاهَنربایی (electromagnetic) را ثبت میکند که بین انتهای سرخ طیف مرئی و تابش ریزموج قرار دارد
تصور طبقاتیclass imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصوری که افراد یک طبقۀ اجتماعی از خود یا از افراد دیگر طبقات اجتماعی دارند
تصویر گرماییthermal imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که تنها پرتوهای بازۀ فروسرخ گرمایی را ثبت میکند
تصور طبقاتیclass imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصوری که افراد یک طبقۀ اجتماعی از خود یا از افراد دیگر طبقات اجتماعی دارند
تصویر چندزمانیmulti-temporal imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویری که مؤلفههای آن در یک طولِموج طیفی در زمانهای مختلف گرفته میشود
تصویر چندطیفیmulti-spectral imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویری که مؤلفههای آن در یک زمان در طولِموجهای طیفی مختلف گرفته میشود
تصویر فروسرخinfrared imagery, IR imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که بخشی از طیف کاهَنربایی (electromagnetic) را ثبت میکند که بین انتهای سرخ طیف مرئی و تابش ریزموج قرار دارد
تصویر گرماییthermal imageryواژههای مصوب فرهنگستانتصویر حاصل از پویشگری که تنها پرتوهای بازۀ فروسرخ گرمایی را ثبت میکند