فوری، بی درنگ، ضروری، بلا واسطه، بدیهی، پهلویی، انی
تشکیل دهنده فوری
آلرژی فوری
بدبختی فوری
نابودی بیدرنگ هدف پس از اصابت نابودگر به آن
بی وقفه