رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
رهبندی آزادfree impedance, normal impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک تراگذار وقتی که رهبندی بار خروجی آن صفر باشد
رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
رهبندی آزادfree impedance, normal impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک تراگذار وقتی که رهبندی بار خروجی آن صفر باشد
رهبندی آندanode impedance, anode load impedanceواژههای مصوب فرهنگستانکل رهبندی بین آند و کاتد، جدا از جریان الکترونها
رهبندی اتصالکوتاهshort-circuit impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک مدار هنگامی که پایانههای خروجی آن به یکدیگر متصل باشد