رضایت مفروضimplied consentواژههای مصوب فرهنگستانرضایتی که در هنگام فوریتهای مربوط به کودکان یا افرادی که هوشیاری کامل ندارند، انتظار میرود که پس از مداخلۀ درمانی اخذ شود
تلویحیدیکشنری فارسی به انگلیسیallusive, implicit, implied, oblique, obliquity, tacit, understood, unspoken