آغشته کردن، ابستن کردن، اشباع کردن، لقاح کردن
تکیه گاه باردار
آغشته، مشبع
آغشته می شود، ابستن کردن، اشباع کردن، لقاح کردن
impregnate
impregnate, impregnation, saturate
fecundate, impregnate, inseminate
unimpregnate
تجدید می کند