25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
imprisoning
اسجن
imprison
imprisons
sendup
quadding
بیشتر بدانید
اسپاتامیترس
protoneme
استثمار كرد
يَنسَخُ
diplonema
اکسير
جستوجوی دقیق
imprisoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زندانی، بزندان افکندن، نگه داشتن
جستوجوی همآوا
imprisoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زندانی
جستوجوی همقافیه
reimprisoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت شد