هن و هنلغتنامه دهخداهن و هن . [ هَِ ن ْ ن ُ هَِ ن ن ] (اِ صوت ) کنایه از نفس نفس زدن حاصل از خستگی و یا بیماری است .
صافش در مجراin-line filtration, direct in-line filtrationواژههای مصوب فرهنگستانافزودن مادة منعقدکنندة شیمیایی به لولة ورودی واحد صافش آب بدون استفاده از تجهیزات ویژة انعقاد و لختهسازی
آستری 1innerliner, liner 2واژههای مصوب فرهنگستانداخلیترین لایۀ تایر بیتویی که مانع خروج هوا از داخل تایر میشود
inدیکشنری انگلیسی به فارسیکه در، به، از، با، بر حسب، توی، در ظرف، بالای، روی، هنگام، در توی، اندر، نزدیک، بطرف، نزدیک ساحل