هن و هنلغتنامه دهخداهن و هن . [ هَِ ن ْ ن ُ هَِ ن ن ] (اِ صوت ) کنایه از نفس نفس زدن حاصل از خستگی و یا بیماری است .
گروه شاخصindex group, index seriesواژههای مصوب فرهنگستان1. گروهی که عامل تجربه را دریافت میکند 2. موردها در یک مطالعۀ موردـ شاهدی 3. گروه مواجههیافته (exposed) در مطالعات همگروهی
inدیکشنری انگلیسی به فارسیکه در، به، از، با، بر حسب، توی، در ظرف، بالای، روی، هنگام، در توی، اندر، نزدیک، بطرف، نزدیک ساحل