index numberدیکشنری انگلیسی به فارسیعدد شاخص، عددی که دلالت بر حجم کند، مقایسه حجم در بعضی مواقعبا عدد شاخص، علامت
انگشت اشارهindex finger, index 1, digit secundus manusواژههای مصوب فرهنگستانانگشت دوم دست از سمت شست که از سه بند تشکیل شده است
توصیف ساختیstructural description, structural indexواژههای مصوب فرهنگستاندر دستور زایشی، تجزیۀ یک زنجیرۀ زبانی ازطریق قلابگذاری برای عملکرد گشتار متـ . تجزیۀ ساختی structural analysis