inelasticدیکشنری انگلیسی به فارسیناپایداری، غیر قابل انعطاف، بدون قوه ارتجاعی، بدون کشش، ناجهنده، شق، سرکش، تغییر ناپذیر
کمکششinelasticواژههای مصوب فرهنگستانویژگی کالا یا خدمتی که تغییر نسبی در قیمت آن، به ایجاد تغییر معنادار و قابل توجهی در مقدار عرضه و تقاضای آن منتهی نمیشود
برخورد ناکشسانinelastic collisionواژههای مصوب فرهنگستانبرخوردی که در آن مجموع انرژیهای جنبشی ذرات برخوردکننده ثابت نمیماند
کمانش ناکشسانinelastic bucklingواژههای مصوب فرهنگستانخمیدگی ساختاری جسم در گسترۀ فراتر از حد کشسانی براثر بار تراکمی
انعطاف ناپذیردیکشنری فارسی به انگلیسیhard, hard-line, inelastic, obdurate, pertinacious, rigid, strait-laced, unbending, uncompromising, unyielding