25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ingurgitating
engorged
devours
engorging
قیرت دادن
تهم
بیشتر بدانید
oxyacetylene torch
چُت
circumcentral
مستفز
ملبس شدن
غدود
جستوجوی دقیق
ingurgitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن، حریصانه قورت دادن، بلعیدن، فرا گرفتن، زیاد پر کردن
جستوجوی همآوا
egurgitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار کردن