حزب مجروح
بیمه شده، بیمه شونده
مجرم
آسیب می زند، اسیب زدن، ازار رساندن
صدمه، اسیب، ضرر
صدمه زدن، اسیب زدن، ازار رساندن
بدون رنج
مجبور شدم