institutionalisingدیکشنری انگلیسی به فارسینهادینه کردن، رسمی کردن، در بیمارستان بستری کردن، تبدیل به موسسه کردن، در موسسه یا بنگاه قرار دادن
institutionalizingدیکشنری انگلیسی به فارسینهادینه کردن، رسمی کردن، در بیمارستان بستری کردن، تبدیل به موسسه کردن، در موسسه یا بنگاه قرار دادن