یلوۀ نوکسبزPorzana pusilla intermediaواژههای مصوب فرهنگستانزیرگونهای از تیرۀ یلوهایان و راستۀ درناسانان که کوچک است و روی بدن آن خرمایی پررنگ با لکههای سفید حلقهای پراکنده و زیر بدنش خاکستری مایل به سبزآبی است
intermediateدیکشنری انگلیسی به فارسیحد واسط، میانجی، مداخله کننده، متوسط، واسطه، در میان اینده، در میان واقع شونده
یلوۀ نوکسبزPorzana pusilla intermediaواژههای مصوب فرهنگستانزیرگونهای از تیرۀ یلوهایان و راستۀ درناسانان که کوچک است و روی بدن آن خرمایی پررنگ با لکههای سفید حلقهای پراکنده و زیر بدنش خاکستری مایل به سبزآبی است