intonationدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، اهنگ
intonatingدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، با صدا بیان کردن، با لحن خاصی تلفظ کردن، با اهنگ خاصی ادا کردن
intonationدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، اهنگ
intonationدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، اهنگ
نظام کوک خالصjust intonationواژههای مصوب فرهنگستان1. کوک فاقد ضربان یک فاصله 2. هر نظام کوکی که پنج یا بیش از پنج فاصلۀ (ازنظر صداشناسی) خالص در یک هنگام (octave) وارد کند