envoysدیکشنری انگلیسی به فارسیسفیران، نماینده، فرستاده، مامور، ایلچی، مامور سیاسی، سخن اخر، شعر ختامی
برگ خریدreciept, bill 2, invoice, facture (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانبرگهای حاوی فهرست و قیمت اجناس فروختهشده که فروشنده به خریدار ارائه میکند متـ . صورتحساب