hemsدیکشنری انگلیسی به فارسیهام، سجاف، لبه، سبحاف اهم، لبه دار کردن، تمجمج کردن، احاطه کردن، حاشیه دار کردن، سجاف کردن، کناره دار کردن، سینه صاف کردن
humanismsدیکشنری انگلیسی به فارسیانسانیت، انسانگرایی، علوم انسانی، ادبیات و فرهنگ، مردمی، نوع دوستی، فلسفه همنوع دوستی، مروت، دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر