هماندیشی شهروندانcitizen panel, citizen juriesواژههای مصوب فرهنگستانهماندیشی حقیقی یا مجازی برای آگاهی از دیدگاههای شهروندان و ملاحظات و نگرانیهای آنها دربارۀ موضوعات حساس و مهم
hurriesدیکشنری انگلیسی به فارسیعجله کن، عجله، شتاب، دست پاچگی، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، چاپیدن، بستوه اوردن، باشتاب انجام دادن، راندن
هماندیشی شهروندانcitizen panel, citizen juriesواژههای مصوب فرهنگستانهماندیشی حقیقی یا مجازی برای آگاهی از دیدگاههای شهروندان و ملاحظات و نگرانیهای آنها دربارۀ موضوعات حساس و مهم
هماندیشی شهروندانcitizen panel, citizen juriesواژههای مصوب فرهنگستانهماندیشی حقیقی یا مجازی برای آگاهی از دیدگاههای شهروندان و ملاحظات و نگرانیهای آنها دربارۀ موضوعات حساس و مهم