بادامک کلون بارگُنجcontainer door locking bar cam, container camواژههای مصوب فرهنگستانبادامکهایی در دو سر کلون بارگُنج که با چرخش آنها درِ بارگُنج قفل میشود
میلبادامک دودexhaust camshaft, exhaust cam, exhaust valve camواژههای مصوب فرهنگستاندر موتورهای دومیلبادامکبالا (DOHC)، میلبادامکی که سوپاپهای دود را باز و بسته میکند
لنگرگرفتbrought up, come to, got her anchorواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن لنگر در بستر دریا مستقر میشود و شناور را از حرکت بازمیدارد
خودروِ دوربیندارcam-carواژههای مصوب فرهنگستانخودروِ مجهز به دوربین مخفی که از آن در عملیات مراقبت و تعقیب نامحسوس استفاده میشود
طراحی و ساخت رایانهایCAD/ CAMواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از رایانه یا ابزارهای مبتنی بر رایانه برای طراحی و تولید محصولات