سرعت رشد محصولcrop growth rate, CGRواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تجمع مادۀ خشک در واحد زمان در واحد سطح زمین
غر و غرلغتنامه دهخداغر و غر. [ غ ُرْ رُ غ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) به معنی غرغر. (فرهنگ شعوری ). رجوع به غرغر شود.
چغرلغتنامه دهخداچغر. [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است اربابی از قرای استرآباد که از رود آب مشروب میشود و یکصد وسی تن جمعیت دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 250).